نویاننویان، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

نویان جون

چهارساله شدی شاهزاده خونه ما

عزیزترینم بهترینم نفسم قلبم یکی یه دونم تولد 4 سالگیت مبارک چقدر زود 4 سال گذشت 4 سال از اولین باری که تو عزیز دلم تو بغلم گذاشتن ومن شدم مادر مادر یه فرشته ناز و دوست داشتنی اولین باری که بغلت کردم نمیدونستم واقعا چه حسی دارم تو سرم پر از فکرای عجیب و غریب بود ولی این میدونستم که عاشقت شدم اونم دیوونه وار وقتی بعد 4 روز به خاطر زردی مجبور شدیم بستریت کنیم نمیتونستم اشکام کنترل کنم و همه با دیدن حال و روزم غصه میخوردن چطوری تو 4 روز انقدر بهت وابسته شده بودم نمیدونم دوست داریم پسرم هم مامان و هم بابا و این بدون بهترین بابای دنیارو داری عزیز دلم همیشه دوست داشتم بچم شب دنیا بیاد و همینم شد و ساعت 12:15 نیمه شب به دنیا...
21 اسفند 1393

46 و 47 ماهگی عسل مامان

عزیز مامان بازم کلی تاخیر اومدم ولی خوب اومدم دیگه ناراحت نشو خوشگلم خوشگلم هر چی که میگذره داری منطقی تر میشی و خیلی خوب حرفامون درک میکنی البته همیشه لجبازی چاشنیش هست ولی خوب خیلی تغییر کردی همش منتظر تولد اسفندیت هستی همش میپرسی چند روز دیگه مونده قربونت برم عشقم امسال میخوام تو مهد تولد بگیرم و تولد اصلیت بزارم تو عید خونه باباسهراب که پدربزرگ مادربزرگاتم باشن عزیزم البته سفارش تولد دزد دریایی دادی حالا ببینم چیکار میتونم برا عشقم بکنم تو این مدت خیلی اتفاقا افتاد حالا سعی میکنم واست بگم اول از همه 46 ماهگی شما بود که ما بازم ساری بودیم و خونه باباسهراب واست یه کیکی گرفتیم و دور هم بودیم      ...
4 اسفند 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نویان جون می باشد